طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

بیخودی

فکر تو را چرا کنم؟


خیال باطل شده ای


حرف تو را چرا زنم؟


سراب کامل شده ای



فکر مرا چه می کنی؟


حرف مرا چه می زنی؟


تو که برای لحظه ای


پیش دلم نمانده ای


شعر مرا نخوانده ای


جواب نامه ی مرا


نداده ای


نداده ای

 



از این خیال بیخودی


چرا جدا نمی شوی


ز دام خواهش دلت


چرا رها نمی شوی؟



تو که ندیده ای که من


چگونه بیقرارتم


به هر کجا که می روی


چون سایه در جوارتم


تو که ندیده ای که من


تمام شب نخفته ام


وز غم آتشین خود


سخن به کس نگفته ام



برو برو که من دگر


از عاشقی خسته شدم


نگاه کن


به کنج این قفس ببین

 


که مرغ پر بسته شدم


برو برو فکر مرا مکن دگر


حرف مرا مزن دگر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد