طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

شهادت اما جعفر صادق تسلیت باد

شهادت جانسوز ششمین اختر تابناک امامت و ولایت

 امام جعفر صادق علیه السلام

را به امام عصر ( عج ) و شما دوستان عزیزم تسلیت می گویم

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

* از کسی که می ترسی دست ردّ بر سینه ات بزند چیزی مخواه .
* هرکس بزرگت داشت ، بزرگش بدار و هر کس کوچکت شمرد ، خود را از او برکنار دار .

* هر که خوش دارد دعایش هنگام سختی مستجاب شود ، هنگام آسایش بسیار دعا کند .
* هر کس سه بار از تو خشمگین شد و درباره ات سخنی ناروا نگفت ، او را به دوستی بگیر .
* مطالعه بسیار و پی گیر در مسائل علمی ، باعث شکفتگی عقل و تقویت نیروی فکر و فهم می شود .

 

کاش . . . . .

کاش . . . . .

کاش وقتی زندگی فرصت دهد                گاهی از پروانه ها یادی کنیم

کاش بخشی از زمان خویش را               وقف قسمت کردن شادی کنیم

                           کاش وقتی آسمان بارانی است

                            از زلال چشم هایش ترشویم


وقت پاییز از هجوم دست باد                  کاش مثل پونه ها پرپر شویم

کاش وقتی چشم هایی ابریند                به خود آییم و سپس کاری کنیم 


                          از نگـاه زرد گلدانهـایمان 

                       کاش با رغبت پرستاری کنیم


کاش دلـتـنگ شقایق ها شویـــم               به نگاه سرخ شان عادت کنیم

کاش شب وقتی که تنها می شویم              با خدای یاس ها خلوت کنیم

                            کاش گاهی در مسیر زندگی 

                         باری از دوش نگـاهی کم کنـیم

فاصله های میان خویش را                      با خطوط دوستی مبهم کنیم 
کاش با چشمانمان عهدی کنیم             وقتی از اینجا به دریا می رویم

 
                           جای بازی با صدای موج ها  

                             درد ها ی آبیـش را بشنویم 


کاش مثل آب مـثـل چشمـه سـار            گـــــــونه نیلوفری را تر کنیم 
ما همه ، روزی از اینجا می رویم          کاش این پرواز را باور کنیم 


                             کاش با حرفی که چندان سبز نیست

                                 قـلب های نقـره ای را نــشکنـیم

 

کاش هر شب با دو جرعه نور ماه        چشم های خفته را رنگی زنیم

کاش بین ساکنان شهر عشـــق                 رد پای خویش را پیدا کنیم


                         کاش با الهام از وجدان خویش  

                         یک گره ازکـار دل ها وا کنیم

کاش رسم دوستی را ساده تر                مهربان تر آسمانی تر کنیم

کاش در نقاشی دیدارمان                    شوق ها را ارغوانی تر کنیم

کاش وقتی شاپرک ها تشنه اند             ما به جای ابرها گریان شویم

کاش وقتی آرزویی می کنیم                از دل شفاف مان هم رد شود

                           مرغ آمین هم از آنجا بگـذرد

                           حرف های قلب مان را بشنود

 

 

 

 

 

عید سعیدفطر مبارکباد

<>
<>
<>

 


در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد (ع) به مناسبت وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است:


«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فى یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب الیک فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى.»


 


پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشایى آنچه در پنهان و آشکارا گناه گردانیم ... خداوندا! در این روز عید فطرمان که براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى که مرتکب شده ‏ایم و هر کار بدى که کرده‏ ایم و هر نیت ناشایسته‏ اى که در ضمیرمان نقش بسته است. ‏به سوى تو باز مى‏گردیم و توبه مى‏کنیم، توبه ‏اى که در آن بازگشت ‏به گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد. بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت‏ به سویت و توبه از گناهان عطا فرما.»


 


مفهوم عید در فرهنگ اسلامى


واژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانى مختلفى براى آن ذکر کرده‏ اند، از جمله: «خوى گرفته‏»، «هر چه باز آید از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و مانند آن‏»، «روز فراهم آمدن قوم‏»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت مند یا حادثه بزرگى باشد»، گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد.


ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخى بر آن هستند که اصل واژه عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده ‏اند.


چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید.


و نیز یزید بن حکم ثقفى در ستایش سلیمان بن عبد الملک گفته است:


امسى باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا


به گفته ازهرى: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادى‏ها و یا اندوه‏ها، باز مى‏گردد و تکرار مى‏شود. ابن اعرابى آن را منحصر به شادى‏ها دانسته است.


واژه عید تنها یک بار در قرآن به کار رفته است:


 اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکنون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده / آیه 114) در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مى‏شود و بازگشت‏به پیروزیها و راحتى‏هاى نخستین مى‏کند عید گفته مى‏شود، و در اعیاد اسلامى به مناسب اینکه در پرتو اطاعت‏یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى‏گردد، و آلودگى‏ها که بر خلاف فطرت است، از میان مى‏رود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است‏ حضرت مسیح (ع) آن را عید نامیده، و همانطور که در روایات وارد شده نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتى که از على(ع) نقل شده مى‏خوانیم «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت ‏خدا نشود روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت‏به فطرت نخستین است.»


در روایات معصومین (ع) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت امیر المومنین على(ع) هر روزى که در آن معصیت و گناه نشود، روز عید خوانده است.


 


زکات فطره


- کسى که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند هر نفرى یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج‏یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد،کافى است.


- کسى که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.


- انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب مى‏شوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.


- اگر کسى را که نان خور اوست و در شهر دیگر است، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را مى‏دهد، لازم نیست‏خودش فطره او را بدهد.


 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مى‏شود، بر او واجب است.


 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضاین صاحبخانه وارد مى‏شود و مدتى نزد او مى‏ماند واجب است، و همچنین است فطره کسى که انسان را مجبور کرده ‏اند که خرجى او را بدهد.


 - فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مى‏شود بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.


- اگر کسى موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست.


- اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتى که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.


- کسى که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در ا و پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.


 - کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست.ولى مسلمانى که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.


- کسى که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مى‏تواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و اوهم به همین قصد به دیگرى بدهد و همچنین تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزى را که مى‏گیرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد و اگر یکى از آنها صغیر باشد احتیاط آن است که او را در دور دادن زکات فطره داخل نکنند و چنانچه ولى صغیر از طرف او قبول نماید باید آن زکات فطره را به مصرف صغیر برساند نه اینکه از طرف او به دیگرى بدهد.


- اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه ‏دار شود، یا کسى نان‏خور او حساب شود، واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نان‏خور او حساب مى‏شوند بدهد.